لتی

لغت نامه دهخدا

لتی. [ ل ُ ] ( اِخ ) ژولین ویود، پیر. صاحب منصب بحریه و داستان نویس فرانسوی. مولد «رُشفر- سور- مر» ( 1850-1923 م. ).
لتی. [ ل َ ] ( اِخ ) طایفه ای از طوایف ناحیه مکران. ( جغرافیای سیاسی کیهان ص 101 ).
لتی. [ ل َ ] ( اِخ ) دهی از دهستان شاخن بخش درمیان شهرستان بیرجند واقع در 62هزارگزی شمال باختری درمیان و 17هزارگزی شمال راه شوسه عمومی قاین به زاهدان ، کوهستانی و معتدل. دارای 52 تن سکنه شیعه فارسی زبان. آب آن از قنات ، شغل اهالی زراعت و راه مالرو و محصول غلات است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 ).
لتی ٔ. [ ل َ ] ( ع ص ) مرد لازم گیرنده جای خود. ( منتهی الارب ). زمین گیر.

فرهنگ فارسی

طایفه ایست از طوایف مکران .
( صفت ) منسوب به لت . یا دریک لتی . در یک لنگه یی .
مرد لازم گیرنده جای خود زمین گیر .

دانشنامه عمومی

لتی روستایی در دهستان فخررود بخش قهستان شهرستان درمیان استان خراسان جنوبی ایران است. بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۰ جمعیت این روستا ۸۶ نفر ( در ۲۱ خانوار ) بوده است.
لتی (ناحیه پراگ غرب). لتی ( به چکی: Lety ) یک منطقهٔ مسکونی در جمهوری چک است که در ناحیه پراگ - غرب واقع شده است. لتی ۳٫۲۳ کیلومتر مربع مساحت و ۱٬۲۸۴ نفر جمعیت دارد و ۲۰۷ متر بالاتر از سطح دریا واقع شده است.
لتی (ناحیه پیسک). لتی ( به چکی: Lety ) یک منطقهٔ مسکونی در جمهوری چک است که در ناحیه پیسک واقع شده است. لتی ۱۳٫۹۲ کیلومتر مربع مساحت و ۲۸۵ نفر جمعیت دارد و ۴۵۰ متر بالاتر از سطح دریا واقع شده است.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم