فتح الدین

لغت نامه دهخدا

فتح الدین. [ ف َ حُدْ دی ] ( اِخ ) ابن سیدالناس. رجوع به ابن سیدالناس شود.
فتح الدین. [ ف َ حُدْ دی ] ( اِخ ) یکی از سرداران مستعصم آخرین خلیفه عباسی در جنگ با هلاکوخان است. رجوع به حبیب السیر چ سنگی تهران ج 1 ص 318 شود.
فتح الدین. [ ف َ حُدْ دی ] ( اِخ ) رجوع به عبداﷲبن محمد شود.
فتح الدین. [ ف َ حُدْ دی ] ( اِخ ) محمدبن ابراهیم بن شهید. رجوع به محمدبن ابراهیم شود.
فتح الدین. [ ف َ حُدْ دی ] ( اِخ ) محمدبن محمد، معروف به ابن سید. رجوع به ابن سید شود.

فرهنگ فارسی

محمد بن محمد معروف به ابن سید

فرهنگ اسم ها

اسم: فتح الدین (پسر) (عربی)
معنی: پیروزی در دین
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال پی ام سی فال پی ام سی فال ارمنی فال ارمنی فال جذب فال جذب فال تخمین زمان فال تخمین زمان