غرماء

لغت نامه دهخدا

غرماء. [ غ ُ رَ ] ( ع ص ، اِ ) ج ِ غریم. ( اقرب الموارد ) ( دهار ). رجوع به غریم شود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم