غبا

لغت نامه دهخدا

غبا. [ غ َ ] ( ع اِ ) گرد بلند برآمده. ( منتهی الارب ).
( غباً ) غباً. [ غ َ بَن ْ ] ( ع مص ) مصدر فعل غبی است و این فعل بمعانی مختلف بر حسب تفاوت موارد استعمال می آید: غبی الشی عنه ؛ گول گردید از آن و نه دریافت. ( منتهی الارب ). غبی الشی منه ؛ نهان شد از وی و دانسته نشد. غبی علی الشی ٔ؛ گولی کرد و غفلت ورزید. ( منتهی الارب ).

فرهنگ فارسی

گرد بلند بر آمده
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال فرشتگان فال فرشتگان فال حافظ فال حافظ فال ابجد فال ابجد فال احساس فال احساس