عجاز

لغت نامه دهخدا

عجاز. [ ع ِ ] ( ع اِ ) پی که بدان قبضه شمشیر بندند. ( اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ).

فرهنگ فارسی

پی که بدان قبضه شمشیر بندند
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال کارت فال کارت فال تاروت فال تاروت فال فنجان فال فنجان فال چای فال چای