طرب سرای

لغت نامه دهخدا

طرب سرای. [ طَ رَ س َ ] ( اِ مرکب ) طربخانه :
طرب سرای محبت کنون شود معمور
که طاق ابروی یار مَنَش مهندس شد.حافظ.طرب سرای وزیر است ساقیا مگذار
که غیر جام می آنجا کند گرانجانی.حافظ.

فرهنگ فارسی

( طرب سرا ی ) ( اسم ) محل طرب جای شادی جای عیش و عشرت طربسرای .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم