صاری

لغت نامه دهخدا

صاری. ( ع ص ، اِ ) کشتیبان. ( منتهی الارب ) ( مهذب الاسماء ). || تیر کشتی. ( منتهی الارب ).
صاری. [ را ] ( ع اِ ) راهی در کوه است. ( منتهی الارب ).
صاری. ( اِخ ) کوهی است در قِبْلی مدینه که بر آن آب و گیاهی نیست. ( معجم البلدان ).

فرهنگ فارسی

راهی در کوه است
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تاروت فال تاروت فال شمع فال شمع فال قهوه فال قهوه فال جذب فال جذب