لغت نامه دهخدا صاحب هوس. [ ح ِ هََ وَ ] ( ص مرکب ) بوالهوس. بلهوس. دارای هوس. آنکه به هوای دل رود : اینجا شکری هست که چندین مگسانندیا بوالعجبی کاین همه صاحب هوسانند.سعدی.