صاحب هوس

لغت نامه دهخدا

صاحب هوس. [ ح ِ هََ وَ ] ( ص مرکب ) بوالهوس. بلهوس. دارای هوس. آنکه به هوای دل رود :
اینجا شکری هست که چندین مگسانند
یا بوالعجبی کاین همه صاحب هوسانند.سعدی.

فرهنگ فارسی

بوالهوس
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم