ساخته شدن

لغت نامه دهخدا

ساخته شدن. [ ت َ / ت ِ ش ُ دَ ] ( مص مرکب ) ( ... کار کسی ) بر آمدن حاجت او :
چون کار همه ساخته شد از کرم تو
بایدکه شود ساخته کار شعرا نیز.سوزنی.|| ( ... کاری را ) مهیا و آماده آن گردیدن.

فرهنگ فارسی

( مصدر ) ساخته شدن کار کسی بر آمدن حاجت وی ساخته شدن کاری را آماده آن کار شدن .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم