رئالیست

لغت نامه دهخدا

رئالیست. [ رِ ] ( فرانسوی ، ص ) رآلیست. حقیقت گرای. واقعبین. واقعگرای. حقیقت بین. طرفدار و پیرو مکتب رآلیسم.آنکه پیرو مکتب رآلیسم است. رجوع به رئالیسم شود.

فرهنگ عمید

۱. واقع بین، واقع گرا.
۲. (ادبی ) طرف دار و پیرو مکتب رئالیسم.

فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱ - واقع بین حقیقت جو . ۲ - طرفدار ر آلیسم .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم