زاغ بانگ

لغت نامه دهخدا

زاغ بانگ. ( اِ مرکب ) مقلوب بانگ زاغ. آواز زاغ :
بر گلت آشفته ام بگذار تا در باغ وصل
زاغ بانگی میکنم بلبل هم آوائیم نیست.سعدی.

فرهنگ فارسی

آواز زاغ
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تماس فال تماس فال احساس فال احساس فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال تک نیت فال تک نیت