رویاندن

لغت نامه دهخدا

رویاندن. [ دَ ] ( مص ) رویانیدن. ( یادداشت مؤلف ). رجوع به رویانیدن شود.

فرهنگ معین

(دَ ) (مص م . ) نک رویانیدن .

فرهنگ عمید

بذر یا دانۀ کاشته شده را نمو دادن و به ثمر رسانیدن.

فرهنگ فارسی

نمودادن وشدکردن، پرورش دادن وبه ثمررساندن

ویکی واژه

نک رویانیدن.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم