خشک کن

لغت نامه دهخدا

خشک کن. [ خ ُ ک ُ ] ( اِ مرکب ) کاغذی است که برای خشک کردن مرکب یا آب بکارمیرود و بیشتر برای خشک کردن نوشته ها مصرف میشود.

فرهنگ عمید

۱. دستگاه خشک کنندۀ چیزی: خشک کن ماشین لباس شویی.
۲. کاغذی نرم و پرزدار که با آن خط هایی را که با جوهر بر کاغذ نوشته شده خشک کنند، کاغذ خشک کن.

فرهنگ فارسی

( صفت اسم ) آب خشک کن کاغذی مخصوص که مرکب و جوهر را با مالیدن آن خشک کنند. ۲ - آلتی چوبین یا فلزی دارای کاغذ خشک کن

فرهنگستان زبان و ادب

{drier / dryer , siccative} [شیمی، مهندسی بسپار علوم و فنّاورى رنگ] ماده ای که فرایند خشک شدن روغن، پوش رنگ، جوهر چاپ یا ورنی را سرعت می دهد
{drier} [شیمی، مهندسی بسپار علوم و فنّاورى رنگ] دستگاهی که آب را می زداید
{dryer} [علوم و فنّاوری غذا] دستگاهی که بخش اعظم رطوبت مواد غذایی را از بین می برد
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال انبیا فال انبیا فال پی ام سی فال پی ام سی فال جذب فال جذب فال تاروت فال تاروت