خانه دشمن

لغت نامه دهخدا

خانه دشمن. [ ن َ / ن ِ دُ م َ ] ( ص مرکب ) خانه بیزار. دشمن خانه. ( آنندراج ) :
در دیده و دلم نبود اشک را قرار
طفلی که شوخ طبع بود خانه دشمن است.حکیم ( از آنندراج ).بسکه سودا بر سر کوی تو پیچد در سرم
در هوایت خانه دشمن همچو دود مجمرم.کلیم ( از آنندراج ).

فرهنگ فارسی

خانه بیزار دشمن خانه
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم