داغ رفتن

لغت نامه دهخدا

داغ رفتن. [ رَ ت َ ] ( مص مرکب ) زایل شدن اثر داغ. داغ شستن. ( آنندراج ). دور کردن داغ. مقابل داغ ماندن. ( از آنندراج ) :
ساقی ز می کدورت دل کم نمیشود
بنشین که لاله داغ ز باران نمیرود.کلیم.

فرهنگ فارسی

زایل شدن اثر داغ
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تخمین زمان فال تخمین زمان فال چوب فال چوب فال لنورماند فال لنورماند فال جذب فال جذب