داغ برران

لغت نامه دهخدا

داغ برران. [ ب َ ] ( ص مرکب ) دارای نقش و علامت داغ بر ران و فخذ. رجوع به ترکیبات کلمه داغ شود.

فرهنگ فارسی

دارای نقش و علامت داغ بر ران و فخذ
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال فنجان فال فنجان فال درخت فال درخت فال پی ام سی فال پی ام سی فال انبیا فال انبیا