دار ضرب

لغت نامه دهخدا

دار ضرب. [ رِ ض َ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) دارالضرب. ضرابخانه. میخکده :
مفلسان گر خوش شوند از زر قلب
لیک او رسوا شود در دارضرب.مولوی. رجوع به دارالضرب شود.

فرهنگ فارسی

دار الضرب
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال درخت فال درخت فال شیخ بهایی فال شیخ بهایی فال عشق فال عشق فال آرزو فال آرزو