صبحگاهان

لغت نامه دهخدا

صبحگاهان. [ ص ُ ]( اِ مرکب ، ق مرکب ) بامدادن. هنگام صبح :
نهاد آن مهد را بر دوش شاهان
به مشهد برد وقت صبحگاهان.نظامی.

فرهنگ عمید

در هنگام صبح.

فرهنگ فارسی

( اسم ) بامدادان صبحگاه هنگام صبح .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم