صاحب نیاز

لغت نامه دهخدا

صاحب نیاز. [ ح ِ ] ( ص مرکب ) نیازمند :
سکندر به آن خلق صاحب نیاز
ببخشید و بخشودشان برگ و ساز.نظامی.

فرهنگ عمید

نیازمند، محتاج.

فرهنگ فارسی

نیازمند
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ای چینگ فال ای چینگ فال احساس فال احساس فال تاروت فال تاروت فال تاروت فال تاروت