غار غم

لغت نامه دهخدا

غار غم. [ رِ غ َ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایه از زندان و بندخانه و گور و قبر گناهکاران باشد. ( برهان ). زندان. بندخانه. محبس.

فرهنگ فارسی

کنایه از زندان و بند خانه و گور و قبر گناهکاران باشد . زندان .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال رابطه فال رابطه فال فرشتگان فال فرشتگان فال تاروت فال تاروت فال اوراکل فال اوراکل