عاقبت اندیش. [ ق ِ ب َ اَ ] ( نف مرکب ) دوراندیش. ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). آخربین. مآل اندیش. آنکه از آغاز، پایان کار را نگرد : بباید عاقبت اندیش بودن برون از خویش و هم با خویش بودن.ناصرخسرو.عاقبت اندیش ترین کودکی دشمن او بود در ایشان یکی.نظامی.
فرهنگ عمید
آن که دربارۀ عاقبت امور می اندیشد، دوراندیش.
فرهنگ فارسی
( صفت ) آن که درباره عاقبت امور بیشتر فکر کند مال اندیش آخر بینی .