عاشق وش

لغت نامه دهخدا

عاشق وش. [ ش ِ وَ ] ( ص مرکب ) بمانند عاشق. همانند عاشق :
در هر چمن عاشق وشان بر ساقی و می جانفشان
پیر خرد ز انصافشان با می مواسا داشتن.نظامی.

فرهنگ عمید

عاشق مانند، مانند عاشق، همانند عاشق.

فرهنگ فارسی

( صفت ) مانند عاشق همچون عاشق .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم