طالقانی

لغت نامه دهخدا

طالقانی. [ ل َ / ل ِ ] ( ص نسبی ، اِ ) منسوب به طالقان ، نوعی جامه ابریشمی است که آن را اللبود الطالقانیة نامند و در طالقان خراسان ساخته میشود. ( یعقوبی ص 65 ج 2 ). ابریشم مزبور از نوع ابریشم چین نیست بلکه از ابریشم مغرب است و ارزش آن از ابریشم چین کمتر و برابر با ابریشم مغرب باشد. ( لطایف ثعالبی صص 128 - 127 ) معهذاشهرت آن در حدود مغرب بیشتر است. ( دزی ج 2 ص 19 ).
طالقانی. [ ل َ/ ل ِ ] ( ص نسبی ) منسوب بهر یک از دو طالقان ، طالقان بین قزوین و ابهر و طالقان بین بلخ و مروالرود، معروف به طالقان خراسان. و رجوع به انساب سمعانی شود.
طالقانی. [ ل َ / ل ِ ] ( اِخ ) از خاندانهای قدیم ایرانی در نجف اند و جد ایشان سید حسن معروف به میرحکیم پسر سیدعبدالحسین است که از شاگردان مجلسی در اصفهان و ابن الوندی در کاظمین بوده است. و شیخ علی حزین ( متوفی 1183 ) و آقا احمد کرمانشاهی بر او تلمذ نموده اند. ایشان احوال وی درتاریخ حزین یاد کرده و دومین او را در «مرآت الاحوال » آورده است. از فرزندان این مرد دانشمندانی در قرن سیزدهم در نجف سکونت داشته اند مانند سید احمدبن الحسین بن الحسن میرحکیم که ترجمه احوالش در کرام البررة( ص 84 ) آمده است و سید باقربن رضابن احمدبن حسین بن حسن میرحکیم که ترجمه اش در همان کتاب ( ص 180 ) آمده است و سید جعفربن علی بن حسین بن حسن میرحکیم نیز در همان کتاب ( ص 265 ) و سید جوادبن محمدبن علی بن حسن میرحکیم در همان کتاب ( ص 289 ) و سید حسن بن محمدبن علی بن حسن میرحکیم که در همان کتاب ( ص 352 ) یاد شده است.
طالقانی. [ ل َ / ل ِ ] ( اِخ ) ابواسحاق بن اسماعیل طالقانی . وی در بغداد ساکن بود و از سفین بن عیینة وجریربن عبدالحمید و غیره روایت کرده و ابویعلی موصلی و ابوالقاسم بغوی از او روایت دارند. ابوحاتم بن حبان گوید وی از ثقات و پرهیزگاران مردم عراق است بعضی از کسان بر او حسد بردند از این رو سوگند یاد کرد که تا هنگام مرگ روایت حدیث نکند. و او به سال 225 قسم یاد کرد و در پایان همان سال درگذشت و محدثی بسیارمستقیم حدیث بود. ( از انساب سمعانی برگ 363 «ب » ).
طالقانی. [ ل َ/ ل ِ ] ( اِخ ) ابوبکر سعیدبن یعقوب طالقانی . از ابن مبارک و حمادبن زید و هیثم بن بشیر و نصربن شمیل و وکیعبن جراح و ابوتمیله یحیی بن واضح و ابوبکربن عیاش روایت کند و اسحاق بن ابراهیم قاضی و ابوزرعه رازی و ابوبکر اثرم و عباس دوری و حرب بن ابواسامة از وی روایت دارند. و ابوزرعة گویدسعید مردی ثقه بود. و اثرم گوید او را نزد احمدبن حنبل دیدم که درباره حدیث گفتگو میکرد. وی به سال 244 هَ. ق. درگذشت. ( از انساب سمعانی برگ 363 «ب » ).

فرهنگ فارسی

ابو محمد بن محمود ابن خداش دانشمند و محدث ( ف. ۲۵٠ ه.ق . ). وی در بغداد سکونت داشت و از یزید بن هارون و عبدالله بن مبارک و فضل بن عیاض و ابن عینیه و نصر بن شمیل و وکیع بن جراح استماع حدیث کرد و گروهی از اوسماع دارند. وی در سن ۹٠ سالگی درگذشت .
منسوب به طالقان ۱ - از مردن طالقان . ۲ - لهجه مردم طالقان .
سعد طالقانی

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] طالقانی (ابهام زدایی). طالقانی ممکن است اشاره به اشخاص و شخصیت های ذیل باشد: • ابوالخیر طالقانی، ملقب به رضی الدین، فقیه، محدث، مفسر و واعظ شافعی اشعری• سیدعبدالوهاب طالقانی، از علما و قرآن پژوهان معاصر شیعه• سیدمحمود طالقانی، از علمای معاصر شیعه و از مبارزین انقلابی در انقلاب اسلامی ایران• مرتضی طالقانی، از علمای قرن سیزدهم و چهاردهم هجری قمری• ملامحمدکاظم طالقانی، از افراد مشهور آل برغانی، از علمای قرن یازدهم هجری قمری• نظرعلی طالقانی ، از علمای قرن سیزدهم هجری قمری
...
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال چای فال چای فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال پی ام سی فال پی ام سی فال نوستراداموس فال نوستراداموس