راح روح

لغت نامه دهخدا

راح روح. [ح ِ ] ( اِخ ) لحنی است از سی لحن باربدی :
چو راح روح را در پرده بستی
ز رشکش زهره در پرده نشستی.میرخسرو ( از آنندراج ).

فرهنگ فارسی

یکی ازالحان باربدی . توضیح ۱ - این نام صوره عربی است و در صورت صحت ترجمه از نام پهلوی است . این کلمه را بصورت (( راه روح ) ) هم نوشته اند.توضیح ۲ - در برهان قاطع نام لحن هفتم از الحان باربدی محسوب شده .
لحنی است از سی لحن بار بدی
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم