جادو خیالی

لغت نامه دهخدا

جادوخیالی. [ خ َ ] ( حامص مرکب ) خیال بافی. خیال پردازی در شعر و سخن :
بر آنم که این پرده خالی کنم
در این پرده جادوخیالی کنم.نظامی ( از آنندراج ).رجوع به جادوخیال و جادو شود.

فرهنگ فارسی

خیال پردازی .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم