بائز

لغت نامه دهخدا

بائز.[ ءِ ] ( ع ص ) زنده. ( منتهی الارب ). || مردنیکو حال. اسم فاعل از بیز و بیوز. ( منتهی الارب ).
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم