تانکر

لغت نامه دهخدا

تانکر. [ ک ِ ] ( انگلیسی ، اِ ) مأخوذ از انگلیسی و در فارسی جدید متداول است. انبار آهنی محدب که بر روی کامیون قرار دهند و آن را پر از نفت یا بنزین یا آب کنند برای نقل از مکانی بمکان دیگر. رجوع به تانک ( خزانه آب و نفت... ) شود.

فرهنگ معین

(کِ ) [ انگ . ] (اِ. ) نوعی خودرو باری که بر روی شاسی آن مخزنی فولادی برای حمل مایعات نصب شده باشد، باری مخزنی . (فره ).

فرهنگ عمید

۱. اتومبیل بزرگ مخزن دار، ویژۀ حمل مایعات.
۲. مخزن ذخیره سازی مایعات.

فرهنگ فارسی

اتومبیل بزرگ نفت کش ، کشتی نفتکشی
ماخوذ از انگلیسی و در فارسی جدید متداول است انبار آهنی محدب که بر روی کامیون قرار دهند و آنرا پر از نفت یا بنزین یا آب کنند برای نقل از مکانی بمکان دیگر .

ویکی واژه

نوعی خودرو باری که بر روی شاسی آن مخزنی فولادی برای حمل مایعات نصب شده باشد، باری مخزنی. (فره)
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال شیخ بهایی فال شیخ بهایی فال سنجش فال سنجش فال مارگاریتا فال مارگاریتا فال تخمین زمان فال تخمین زمان