مکانی

لغت نامه دهخدا

مکانی. [ م َ ] ( ص نسبی ) منسوب به مکان و جای. ( ناظم الاطباء ) :
دیدن آن پرده مکانی نبود
رفتن آن راه زمانی نبود.نظامی.پس وصف حرکت مکانی کرد. ( مصنفات باباافضل ج 2 ص 392 ). و رجوع به مکان شود.

فرهنگ فارسی

( صفت ) منسوب به مکان : [ پس وصف حرکت مکانی کرد . ] ( مصنفات بابا افضل ۳۹۲:۲ )
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم