لغت نامه دهخدا جاسر. [ س ِ ] ( ع ص ) نعت فاعلی از جُسور و جَسارة. دلیر. بلندبالا. ج ، جاسرون. ( اقرب الموارد ). دلیر و بهادر. ( ناظم الاطباء ). || اقدام کننده. ج ، جُسر و جُسُر. ( اقرب الموارد ).بی باک. کسی که با جرأت و دلیری بکاری اقدام کند.