قطره دزد

لغت نامه دهخدا

قطره دزد. [ ق َ رَ / رِ دُ ] ( نف مرکب ، اِ مرکب ) کنایه از ابر، و آب دزد نیز گویند. ( آنندراج ) :
چو دریا چرا ترسم از قطره دزد
که ابرم دهد بیش از آن دست مزد.نظامی ( از آنندراج ).|| و بعضی آفتاب را گویند. ( آنندراج ).

فرهنگ معین

( ~ . دُ ) [ ع - فا. ] (ص مر. اِمر. ) ۱ - (کن . ) آفتاب ، خورشید. ۲ - ابر، سحاب .

فرهنگ فارسی

( صفت اسم ) ۱ - آفتاب خورشید ۲ - ابر سحاب . توضیح راجع به ابر آب دزد رک . م . معین مزدیسنا و تاثیر آن در ابیات پارسی ۳۴ .

ویکی واژه

(کن.)
آفتاب، خورشید.
ابر، سحاب.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال عشقی فال عشقی فال تاروت فال تاروت فال ابجد فال ابجد فال راز فال راز