حبابی

لغت نامه دهخدا

حبابی.[ ] ( اِخ ) رجوع به مصطفی بن سید حسن الحسینی شود.
حبابی. [ ح ُ ] ( ص نسبی ) منسوب به حباب. چون حباب. از حباب.

فرهنگ فارسی

منسوب به حباب از حباب چون حباب
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال زندگی فال زندگی فال تاروت فال تاروت فال ابجد فال ابجد فال شمع فال شمع