جوشی

لغت نامه دهخدا

جوشی. ( ص نسبی ) منسوب به جوش. || آنکه عادت به نمودن اضطراب دارد. عصبانی. تندمزاج. آنکه زود خشم آرد. که بسیار اضطراب و بی تابی نماید.

فرهنگ معین

(ص . )عصبانی ،کسی که زود خشمگی ن می شود.

فرهنگ فارسی

منسوب به جوش یا آنکه عادت بنمودن اضطراب دارد .

ویکی واژه

عصبانی، کسی که زود خشمگی ن می‌شود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم