مصادره کردن

فرهنگ فارسی

( مصدر ) ۱ - تاوان گرفتن جریمه کردن ۲ - مطالبه کردن مواخذه کردن : احسان پادشاه آنست که بر مردم بهانه نگیرد و منقصتها نجویند و مصادره نکنند ...

ویکی واژه

confiscare
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم