معنی جهانگرد | لغت یاب

لغت نامه دهخدا

جهانگرد. [ ج َ گ َ ] ( نف مرکب ) جهان گردنده. آنکه در اقطار عالم بسیار سفر کند. سائح. سیاح. رحاله :
هر بیت که گفتی آن جهانگرد
بر یاد گرفتی آن جوانمرد.نظامی.قناعت توانگر کند مرد را
خبر کن حریص جهانگرد را.سعدی.زهی جوفروشان گندم نمای
جهانگرد شب کوک و خرمن گدای.سعدی.

فرهنگ معین

( ~. گَ ) (ص فا. ) سیاح ، کسی که زیاد سفر می کند.

فرهنگ عمید

کسی که در شهرها و کشورها می گردد و سیاحت می کند، جهان نورد، گردشگر، سیاح، توریست.

فرهنگ فارسی

کسی که درشهرهاوکشورهابگرددوسیاحت کند
( صفت ) آنکه در اقطار عالم بسیار سفر کند سیاح.

فرهنگ اسم ها

اسم: جهانگرد (پسر) (فارسی) (تلفظ: jahān gard) (فارسی: جهانگرد) (انگلیسی: jahan gard)
معنی: آن که به کشورها و نواحی مختلف جهان سفر می کند، سیاح، گردش گر

فرهنگستان زبان و ادب

[گردشگری و جهانگردی] ← گردشگر

دانشنامه عمومی

جهانگرد (ایذه). جهانگِرد یک روستا در ایران است که در دهستان دنباله رود شمالی در شهرستان ایذه استان خوزستان واقع شده است. جهانگرد ۴۸ نفر جمعیت دارد.
جهانگرد (فیلم ۲۰۰۱). جهانگرد ( به انگلیسی: World Traveler ) فیلمی محصول سال ۲۰۰۱ و به کارگردانی بارت فرویندلیش است. در این فیلم بازیگرانی همچون بیلی کروداپ، جولیان مور، کلیاوانت درکیز، لیان بالابان، دیوید کیت، ماری مک کورمک، کارن آلن، جیمز لوگرو و فرانسی سوئیفت ایفای نقش کرده اند.