تثنی

لغت نامه دهخدا

تثنی. [ ت َ ث َن ْ نی ] ( ع مص ) دوتاه شدن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). دوتا شدن. ( زوزنی ) ( ناظم الاطباء ). بدو درآمدن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( زوزنی ). || گردیده شدن. ( شرح قاموس ). بازگردیدن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ). انصراف. ( قطر المحیط ). || خرامیدن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ): تثنی فلان فی مشیته ؛ تمایل.

فرهنگ معین

(تَ ثَ نِّ ) [ ع . ] (مص ل . ) خمیدن ، دوتا شدن .

فرهنگ عمید

۱. دو تا شدن، خمیدن.
۲. خم وراست شدن.

فرهنگ فارسی

( مصدر ) خمیدن نوان شدن دو تا شدن .

ویکی واژه

خمیدن، دوتا شدن.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال پی ام سی فال پی ام سی فال فنجان فال فنجان فال تک نیت فال تک نیت فال احساس فال احساس