تا شدن

لغت نامه دهخدا

تا شدن. [ ش ُ دَ ] ( مص مرکب ) خم شدن. دولا شدن : مثل فانوس تا شدن.

فرهنگ معین

(شُ دَ ) (مص ل . ) (عا. ) ۱ - دولا شدن . ۲ - چین برداشتن .

فرهنگ فارسی

( مصدر ) ۱- دولا شدن منحنی گشتن . ۲- جمع شدن و چین بر داشتن ( کاغذ و مانند آن ) .

ویکی واژه

(عا.)
دولا شدن.
چین برداشتن.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم