بلیط

لغت نامه دهخدا

بلیط. [ ب ِ ] ( از فرانسوی ، اِ ) بلیت. تکه کاغذی که بر روی آن مشخصاتی چاپ شده باشد حاکی از بها و تاریخ و محل استفاده آن ، و غالباً برای ورود به سینما و تماشاخانه یا اتوبوس یا قطار راه آهن و غیره به کار رود. ( فرهنگ فارسی معین ). و رجوع به بلیت شود.

فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱ - بلا سختی رنج آزار:( ببلت آسمانی دچار شد. ) ۲ - آزمایش . جمع : بلایا.
بلیت . تکه کاغذی که بر روی آن مشخصاتی چاپ شده باشد حاکی از بها و تاریخ و محل استفاد. آن و غالبا برای ورود به سینما و تماشاخانه یا اتوبوس یا قطار راه آهن و غیره به کار رود .

ویکی واژه

برگه کاغذی کوچک که روی آن نوشته یا علامتی چاپ شده و دارنده آن می‌تواند از خدماتی بهره‌مند شود یا بجایی وارد شود، مانند ورود به اتوبوس، سینما، هواپیما و مانند آن.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم