خصوصی

لغت نامه دهخدا

خصوصی. [خ ُ ] ( ص نسبی ) مقابل عمومی. ( یادداشت بخط مؤلف ).
- اطاق خصوصی ؛ اطاقی که مخصوص فردی باشد و دیگری را بدان حقی نباشد.
- جلسه خصوصی ؛ اصطلاحی است و درباره جلساتی گفته می شود که غیر از اعضای تشکیل دهنده آن کسی دیگر در آن حضور ندارد. مقابل جلسه عمومی.
- کلاس خصوصی ؛ درسی که معلمان بطور خاص بشاگردان دهند و در آن شاگردان دیگر شرکت ندارند. مقابل درس عمومی.
خصوصی. [ خ ُ ] ( اِخ ) ابراهیم سعد الخصوصی. رجوع به ابراهیم سعدالخصوصی شود.

فرهنگ معین

(خُ ) [ ع - فا. ] (ص نسب . ) ۱ - شخصی ، داخلی . ۲ - محرمانه و غیرعلنی . ۳ - خاص ، ویژه . ۴ - مربوط به اشخاص حقیقی و حقوقی خارج از نظارت یا حوزة کارهای دولت . مق دولتی .

فرهنگ عمید

۱. [مقابلِ عمومی] مربوط به فرد یا افرادی معیّن: کلاس خصوصی.
۲. شخصی: زندگی خصوصی.
۳. [مقابلِ دولتی] غیردولتی: بیمارستان خصوصی.

فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱ - شخصی داخل : (( زندگی خصوصی اشخاص را در نظر میگیرد ) ) ۲ - صمیمی : (( با او خصوصی است ) ) یا نام. ( مراسله ) خصوصی . نامه ای که فقط بدست مخاطب باید برسد و محرمانه است.
ابراهیم سعد الخصوصی

دانشنامه عمومی

خصوصی (فیلم). «خصوصی» ( انگلیسی: Private ) فیلمی در ژانر درام است که در سال ۲۰۰۴ منتشر شد.

دانشنامه آزاد فارسی

خصوصی (رایانه)(Privacy)
کلیه اطلاعات ارائه شده و داده های یک کاربر مانند نام، مشخصات، فایل های ذخیره شده و پست الکترونیکی که به نحوی شامل اطلاعات شخصی کاربر است و حیطۀ خصوصی یا حریم شخصی محسوب شده و مورد بررسی فردی دیگر بدون اجازه کاربر قرار نخواهند گرفت.

ویکی واژه

privato
شخصی، داخلی.
محرمانه و غیرعلنی.
خاص، ویژه.
مربوط به اشخاص حقیقی و حقوقی خارج از نظارت یا حوزة کارهای دولت. مق دولتی.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال چوب فال چوب استخاره کن استخاره کن فال مکعب فال مکعب فال ماهجونگ فال ماهجونگ