قاصی. ( ع ص ) قاص. دور. دورشونده. ( ناظم الاطباء ). بنهایت رسنده. ( غیاث ). مقابل دانی به معنی نزدیک : خجسته مجلس او را سران اهل سخن سزد که مدح سرایند قاصی و دانی.سوزنی.خاص و عام از قاصی و دانی هواخواه تواند عمرو و زید و جعفر و صالح ، یزید و بایزید.سوزنی.
فرهنگ معین
[ ع . ] (اِفا. ) دورشونده ، به نهایت رسنده .
فرهنگ عمید
دور: خجسته مجلس او را سران اهل سخن / سزد که مدح سرایند قاصی و دانی (سوزنی: لغت نامه: قاصی ).
فرهنگ فارسی
دورشونده ، بعید، دور ( اسم ) ۱ - دور شونده ۲ - بنهایت رسنده ۳ - دور مقابل دانی نزدیک .