خمری

لغت نامه دهخدا

خمری. [ خ َ ] ( ص نسبی ) منسوب به خمر: لون خمری ؛ سیاهی که بسرخی زند. ( از اقرب الموارد ) :
نوروز درآمد ای منوچهری
با لاله سرخ و با گل خمری.منوچهری ( از شمس قیس رازی ).
خمری. [ خ ُ ] ( ص نسبی ) منسوب است به خمر که عبارت باشد از مقنعه. ( از انساب سمعانی ).

فرهنگ فارسی

منسوبست به خمر که عبارت باشد از مقنعه
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ای چینگ فال ای چینگ فال پی ام سی فال پی ام سی فال تاروت فال تاروت فال اعداد فال اعداد