توران سپه

لغت نامه دهخدا

توران سپه. [ س ِ پ َه ْ ] ( اِ مرکب ) توران سپاه :
بشد پیش توران سپه او به جنگ
بغرید همچون دمنده نهنگ.فردوسی.تهمتن به توران سپه شد به جنگ
بدانسان که نخجیر بیند پلنگ.فردوسی.دو بهره ز توران سپه کشته شد
ز خونشان زمین چون گل آغشته شد.فردوسی.رجوع به توران و دیگر ترکیبهای آن شود.

فرهنگ فارسی

توران سپاه

ویکی واژه

سپاه توران، ارتش توران. این قِسم از جنگجویان تورانی ویژه جنگ ساحل رودشهد و دامنه کوه هماون است. فرمانده ارتش ایران توس و فرمانده ارتش توران پیران است. قرار هست سپاه رستم بیاری ایرانیان و سپاه خاقان‌چین بیاری پیران گسیل شوند. ز توران سپه سوی جنگ آمدند ..... رده بر کشیدند و تنگ آمدند.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم