توتم

لغت نامه دهخدا

توتم. [ ت ُ ت ِ ] ( اِ ) این کلمه مأخوذ از زبان قبایل سرخ پوست است و این قبائل ابتدائی ، حیوانی را همچون نیاکان اولیه یا خدای اختصاصی قبیله خود مورد توجه قرار میدهند و آنرا توتم قبیله خود خوانند. ( از لاروس ). رجوع به توتمیسم شود.

فرهنگ معین

(تُ تِ ) [ انگ . ] (اِ. ) چیزی که به عنوان سمبل گروه مورد پرستش قرار گیرد.

ویکی واژه

بن واژه توت مصدر گرفتن در زبان معیار. توتَم و توتِم به معنی باستانی همان بگیرم، دستگیر کنم یا به دام بیاندازم، شامل همه موجودات انسان تا حیوانات را شامل می‌گردد.
توتم حیوانی بود که بعضی از قبایل نیای نژاد و قبیله خویش می‌دانستند و محترمش می‌داشتند. شیر حیوان توتمی.
چیزی که به عنوان سمبل گروه مورد پرستش قرار گیرد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال کارت فال کارت فال پی ام سی فال پی ام سی فال چای فال چای فال اعداد فال اعداد