نیاکان

نیاکان به معنای اجداد و نسل‌های گذشته است که در فرهنگ و هویت یک قوم یا ملت نقش کلیدی دارند. این واژه در زبان فارسی به‌ عنوان نمادی از پیوند با تاریخ و فرهنگ استفاده می‌شود. در ادبیات فارسی، این کلمه به‌ عنوان منبع الهام و ارجاع به گذشته‌های دور به کار می‌رود و نشان‌دهنده‌ی احترام به نسل‌های پیشین است.

شاعران و نویسندگان با اشاره به نیاکان، مفاهیم ارزشمندی چون وفاداری، میراث و هویت فرهنگی را منتقل می‌کنند. این واژه همچنین در متون تاریخی و فرهنگی برای تأکید بر اهمیت حفظ سنت‌ها و ارزش‌های گذشته کاربرد دارد. در مجموع، نیاکان نمایانگر پیوند عمیق انسان‌ها با تاریخ و فرهنگ خود هستند.

لغت نامه دهخدا

نیاکان. ( اِ ) ج ِ نیا. رجوع به نیا و نیاک شود

فرهنگ عمید

اجداد، پدران.

جملاتی از کلمه نیاکان

نیاکان و خویشاوندانِ پدریِ احسان نراقی از روحانیان شیعه بودند.پدر وِی، حسن نراقی (معروف به شیخ حسن و آقاحسن) فرزند میرزا محمد حسین نراقی بوده‌ است.
آتون‌پرستی اشاره به دینی دارد که در دوران آخناتون (آمن‌هوتب چهارم)، فرعون مصر به عنوان دین رسمی مصر باستان رسمیت یافت و محور آن، پرستش خدای خورشید، آتون بود. این دین در قرن چهاردهم پیش از میلاد، برای حدود بیست سال دین رسمی دودمان هجدهم مصر بود؛ تا اینکه فراعنه به دین نیاکان خود بازگشتند و ردپای فرعون‌هایی را که به آتون گرایش داشتند، از تاریخ پاک کردند.
طبقه‌بندی انسان‌ها و وابستگان آن‌ها از سال ۱۹۵۰ میلادی به بعد تغییرات عمده‌ای کرده است. به عنوان مثال، قبلاً جنوبی‌کپی‌آساهای ظریف به عنوان نیاکان سردهٔ انسان پنداشته می‌شدند جنوبی‌کپی‌آساها و انسان‌های خردمند امروزی هر دو از دودمان انسان‌تباران هستند.
باده از خمخانه توحید اندر شیشه‌اش جبر ایمان کسر اوثان چون نیاکان پیشه‌اش
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم