تلین

لغت نامه دهخدا

تلین. [ ت َ ل َی ْ ی ُ ] ( ع مص ) نرمی کردن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( زوزنی ). چاپلوسی کردن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || نرم گشتن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). ضد تخشن. ( اقرب الموارد ).
تلین. [ ت ِل ْ لی ] ( اِ ) نامی است که در ارسباران ( قره داغ ) به دو نوع افرا دهند.و آن را در نور و کجور کرب و در کلارستاق کرف... میخوانند. رجوع به جنگل شناسی ساعی ج 2 ص 207 و کرب شود.

فرهنگ معین

(تَ لَ یُّ ) [ ع . ] (مص ل . ) ۱ - نرم شدن . ۲ - چاپلوسی کردن .

فرهنگ فارسی

( اسم ) کرب

فرهنگ اسم ها

اسم: تلین (دختر) (فارسی) (تلفظ: tellin) (فارسی: تِلین) (انگلیسی: tellin)
معنی: نام نوعی درخت افرا

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی تَلِینُ: نرم می شود(متضمن معنای سکون و آرامش نیزهست)
ریشه کلمه:
لین (۵ بار)
نرمی. راغب گوید: در اجسام بکار رود و در خُلق و معانی به طور استعاره. . در اثر رحمت خدا به آنها نرم و ملایم شدی . برای داود آهن را نرم کردیم. . در المیزان گوید: معنی سکون به تلین تضمین گردیده لذا با «اِلی» متعدی شده است یعنی: پوستهای آنانکه از خدایشان می‏ترسند میلرزد سپس پوستها و دلهایشان بیاد خدا آرام می‏گیرد، (قول خدا را قبول کرده و بدان دل می‏بندند). * . لینه درخت خرما است به قولی آن از لین است وبه جهت نرمی میوه‏اش آن را لینه گفته‏اند (مجمع) راغب گوید: نَخْله ناعِمة. گویا منظور درخت بارور و دلپسند است یعنی هر نخلی که بریدید یا آنرا بر ریشه به پا گذاشتید باذن خدا بود. * . با او سخن نرم بگویند.

ویکی واژه

نرم شدن.
چاپلوسی کردن.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال امروز فال امروز استخاره کن استخاره کن فال تاروت فال تاروت فال مکعب فال مکعب