تغییر دادن. [ ت َغ ْ دَ ] ( مص مرکب ) گردانیدن. از حالی به حالی دیگر برگردانیدن. دگرگون ساختن : در کوی نیکنامی ما را گذر ندادند گر تو نمی پسندی تغییر ده قضا را.حافظ.چشم شوخش را از این پس فتنه میخوانیم ما هرکه بر بیمار شد تغییر نامش میدهند.تأثیر ( از آنندراج ).و رجوع به تغییر و دیگر ترکیبهای آن شود
فرهنگ فارسی
( مصدر ) دیگرگون ساختن از حالی بحال دیگر در آوردن .