تعداد. [ ت َ ] ( ع مص ) مصدر است بمعنی عد ( شمردن ). ( از اقرب الموارد ). شمار کردن. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ). و رجوع به عَدّ شود. تعداد. [ ت ِ ] ( از ع ، اِ ) در فارسی امروزین شماره و حساب و شمردگی و شمار. ( ناظم الاطباء ).
فرهنگ معین
(تِ ) [ ع . ] (مص م . ) شماره کردن .
فرهنگ عمید
شمردن، به شمار آوردن.
فرهنگ فارسی
شمردن، شمار، بشمار آوردن ۱ - ( مصدر ) شماره کردن شمردن بشمار آوردن . ۲ -( اسم ) شماره . در فارسی امروزین شماره و حساب و شمردگی و شمار