ترو

لغت نامه دهخدا

ترو. [ ت ُ ] ( ص ) شکننده و باریک و دقیق و نازک و تنک. ( ناظم الاطباء ).
ترو. [ ت ْ رِ وْ ] ( اِخ ) به آلمانی تریر. رجوع به تریر شود.
ترو. [ ت ْ رِ وْ ] ( اِخ ) مرکز بخشی در ولایت و یگان واقع در ایالت گارد فرانسه است.

فرهنگ فارسی

مرکز بخشی در ولایت ویگان واقع در ایالت گارد فرانسه است ٠

دانشنامه عمومی

شهر ترو ( به فرانسوی: Torhout ) در شهرستان بروژ در استان فلاندری غربی در منطقه فلاندری در کشور بلژیک واقع شده است.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم