لغت نامه دهخدا
ترجی. [ ] ( اِخ ) شهرکیست آبادان و قدیمترین شهریست اندر طبرستان. ( حدود العالم چ ستوده ص 145 ).
ترجی
ترجی. [ ] ( اِخ ) شهرکیست آبادان و قدیمترین شهریست اندر طبرستان. ( حدود العالم چ ستوده ص 145 ).
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
فرهنگ فارسی
شهرکیست آبادان و قدیمترین شهریست اندر طبرستان
دانشنامه اسلامی
«ترجی» به معنای امیدوار بودن و از اقسام انشا و طلب است که فقط درباره ممکنات به کار می رود؛ برخلاف «تمنی» درباره امور ممکن و محال هر دو به کار می رود. تفاوت دیگر این که ترجی در امور قریب الوقوع است، و تمنی در امور بعید.
[ویکی الکتاب] معنی تُرْجِی: تأخیر بینداز - دور کن (به آینده موکول کن)
ریشه کلمه:
رجو (۲۸ بار)
«تُرْجِی» از مادّه «ارجاء» به معنای تأخیر است.
[ویکی فقه] ترجی (ابهام زدایی). ترجی ممکن است در در معانی ذیل به کار رفته باشد: • ترجی (منطق)، از اصطلاحات علم منطق و به معنای امید به وقوع امری ممکن• ترجی (علوم قرآنی)، امیدوار بودن به امور ممکن قریب الوقوع و دارای کاربرد در علوم قرآنی
...
[ویکی فقه] ترجی (علوم قرآنی). ترجی به امیدوار بودن به امور ممکن قریب الوقوع اطلاق می شود.
«ترجی» به معنای امیدوار بودن و از اقسام انشا و طلب است که فقط درباره ممکنات به کار می رود؛ برخلاف «تمنی» درباره امور ممکن و محال هر دو به کار می رود. تفاوت دیگر این که ترجی در امور قریب الوقوع است، و تمنی در امور بعید.
حروف ترجی
حرف ترجی، «لعل» و «عسی» است؛
مثال
۱. (... لعل الله یحدث بعد ذلک امرا)؛ "شاید خدا پس از این پیشامدی پدید آورد" ؛۲. (... فعسی الله ان یاتی بالفتح...) ؛ "امید است خدا از جانب خود فتح(منظور) یا امر دیگری را پیش آورد".
[ویکی فقه] ترجی (منطق). ترجی، از اصطلاحات علم منطق بوده و به معنای امید به وقوع امری ممکن می باشد.
ترجی از اقسام تنبیه است به معنای امیدوار شدن و امید داشتن، و به لفظ «لعلّ» می آید که برای یک کار شدنی و ممکن به کار می رود؛ مانند: «لعلّ زیداً فاضل؛ امید است زید فاضل شود».
