لغت نامه دهخدا
گاه آن آمد که عاشق برزند لختی نفس
روز آن آمد که تایب رای زی صهبا کند.منوچهری.رجوع به تائب شود.
تأیب. [ ت َ ءَی ْ ی ُ ] ( ع مص ) بازگشتن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). || بشب آمدن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از قطر المحیط ذیل اوب ).