بیگلر

لغت نامه دهخدا

بیگلر. [ ب َ / ب ِ ل َ ] ( ترکی ، اِ مرکب ) ( از: بیگ ، امیر و بزرگ شهر + لر، علامت جمع ترکی )امراء. بزرگان شهر. رجوع به بیگ و بیگلربیگی شود.

فرهنگ معین

(لَ ) [ تر. ] (ص مر. ) ۱ - امیر. ۲ - بزرگ شهر یا طایفه .

فرهنگ فارسی

بگلر، بزرگ، امیر، بزرگترشهریاطایفه
( صفت اسم ) ۱ - امیر . ۲ - بزرگ شهر یا طایفه .

دانشنامه عمومی

بیگلر (قوچان). بیگلر، روستایی در دهستان قوچان عتیق بخش مرکزی شهرستان قوچان استان خراسان رضوی ایران است. این روستا زادگاه روحانی فرهیخته علامه عزیزالله عطاردی مورخ و نویسنده بزرگ معاصر است که در سال ۱۳۹۳در تهران در گذشت و پس از تشییع باشکوه در تهران و مشهد مقدس در جوار حرم رضوی و در کنار مزارعلامه طبرسی آرمید. روحش قرین لطف و رحمت واسعه الهی باد. ایشان صاحب تالیفات متعددی در حوزه حدیث و تاریخ و فرهنگ محلی هستند که کتب مسانید ایشان در حوزه حدیث مورد بسیار مورد اقبال و نظر علما قرار گرفته است. حسین یزدانی مقدم و حسن محمدی مقدم بیگلر نیز از شهیدان روستای بیگلر هستند. ساکنان این روستا به زبان کردی کرمانجی تکلم میکنند و کشاورزی باغات انگور محصول اصلی این روستا میباشد از لحاظ آب و هوا داری اب وهوای معتدل به خاطر قرار گرفتن در منطقه کوهپایه که زمستان سرد و بهار و تابستان خنک میباشد
بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵ جمعیت این روستا ۴۲۱ نفر ( در ۱۲۸ خانوار ) بوده است.

ویکی واژه

امیر.
بزرگ شهر یا طایفه.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال سنجش فال سنجش فال جذب فال جذب فال قهوه فال قهوه فال احساس فال احساس